سعدی شیرازی :: خط سوم | شمس تبریزی

خط سوم | شمس تبریزی

ادبی، الهیاتی، عرفانی، فلسفی، هنری، اجتماعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی شیرازی» ثبت شده است

خط سوم
امیدوار چنانم که کار بسته بر آید - حضرت سعدی

امیدوار چنانم که کار بسته بر آید - حضرت سعدی

حدود چهار سال پیش، پنج سوال مهم در مورد اعتقادات مسیحی مطرح کردم که هرگز هیچکس نتوانست به آنها جواب دهد. در آن زمان، برخی می گفتند: وقتی ایمان بیاوری، خدا خودش جوابت را خواهد داد اما هرگز نگفتند حالا که خودشان ایمان آورده اند، چه جوابی گرفته اند. توجه داشته باشید که این گفتار به معنی شبهه نیست بلکه فقط سوال است. بعد از حدود ۴ سال، مجددا همان سوالات را مطرح می کنم و جوابها را باهم خواهیم دید:

مصلوب کردن عیسی در چه ساعتی بود؟

  • ⁦⁩انجیل مرقس 15 : 25 ساعت سوم روز.
  • ⁦⁩انجیل یوحنا 19 : 14 قریب به ساعت ششم روز.


صلیب توسط چه کسی حمل شد؟

  • انجیل متی 27 : 32 توسط شمعون قیروانی.
  • انجیل یوحنا 19 : 16 توسط شخص عیسی.


عیسی بر روی چه چیزی جان باخت؟

  • انجیل مرقس 15 : 21 بر روی صلیب.
  • مکاشفه پطرس «اپوکریفا» : بر روی درخت.


مسیح بر روی صلیب چه چیزی نوشید؟

  • انجیل مرقس 15 : 23 شراب ممزوج به مُر.
  • انجیل متی 27 : 34 سرکه ممزوج به مُر.


فرجام کسی که عیسی را تسلیم کرد چه شد؟

  • انجیل متی 27 : 3 - 5 سکه ها را پس داد و خود را خفه کرد.
  • رساله اعمال رسولان 1 : 18 با سکه ها زمینی خرید و در آنجا بر زمین افتاد و از میان پاره شد.


اضطراب:
بله به اینگونه اطلاعات ضد و نقیض، اضطراب در متن گفته می شود و از آن نتیجه ای نمی توان گرفت. با توجه به اینکه قصد قضاوت و پیشداوری نداریم، از تمام صاحبنظران دعوت می کنیم که درصورت اطلاع از جواب سوالات، ما را هم راهنمایی فرمایند. همچنین با توجه به اینکه حدود نیم میلیون نفر بصورت مستقیم یا غیرمستقیم با متون خط سوم در ارتباطند، نبودن پاسخ قانع کننده نیز معنای مشخصی دارد.

بقول سعدی:
امیدوار چنانم که کار بسته بر آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
هنر خود بگوید نه صاحب هنر - حضرت سعدی

هنر خود بگوید نه صاحب هنر - حضرت سعدی

هنر:
امروز قصد بر آن است که از نتایج تحقیق درباره هنر بگوییم. هنر یعنی استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا یا تجاربی که میتوان با دیگران تقسیم شود. هنر در زبان فارسی به معنی انسان کامل است.

در بیان تراژدی:
از نگاه نیچه، انسان دارای دو بُعد آپولونی ( متفکر ) و دیونیسوسی ( خیال پرداز ) است. دیونیسوس (یکی از خدایان یونان) را سمبل مستی، خلسه و بیخود شدگی دانسته اند و نیچه معتقد است که انسان بواسطه عقل، دچار تراژدی میشود و تراژدی یعنی با آنکه انسان از فرجام خود (یعنی حقیقت مرگ) آگاه است، تلاش می کند که راههایی هرچند مقطعی برای خروج از این تفکر رنج آور و جبر بی پایان بیابد که بوسیله هنر امکانپذیر است. درواقع، نیچه کارکرد اصلی هنر را برای شاد ساختن انسان و انحراف ذهن او از تفکری که باعث غمگین شدن اوست میداند.

واشکافی:
تمام پدیده های هنری دارای سه مولفه اصلی هستند:

  1. تخیل مهمترین عامل در شکل‌گیری اثر هنری است.
  2. آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی او.
  3. چندمعنایی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.


انواع هنر:
هنر را می توان به دو شاخه اصلی تقسیم کرد:

  • ⁩هنرهای زیبا: منظور آن است که اثر هنری تنها به دلیل زیبا بودن خلق شده باشد. مثلاً شما از نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی و…انتظاری جز لذت از زیبایی آنها ندارید و دلیل خلق آنها نیز همین لذت است.
  • هنرهای کاربردی: منظور آن است که در این پدیده های هنری، کارکرد و سودمندی نیز اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده‌است. برای مثال، یک چوب لباسی را فرض کنید که در پایه آن منبت کاری شده باشد. این اثر هنری، یک کاربرد (یعنی آویزان کردن لباسها) نیز دارد.


هفت هنر:
معروفترین تقسیم بندی هنرها به شرح زیر است:

  1. موسیقی (نوازندگی و آهنگسازی و…).
  2. هنرهای تجسمی (مجسمه سازی، خیاطی، شیشه گری و…).
  3. هنرهای ترسیمی (عکاسی، طراحی، نقاشی، خطاطی و…).
  4. ادبیات (نویسندگی، شعر، داستان و…).
  5. معماری
  6. حرکات نمایشی (رقص، سیرک و…)
  7. هنرهای نمایشی (سینما، تئاتر و…)


اختلاف:
واضح است که خط سوم با نیچه در دلیل وجود هنر مخالف است! در تفکر نیچه، مرگ پایان همه چیز و مترادف با تباهی است و این غلط است! ما معتقدیم که این جهان تنها محل گذری کوتاه است. از آنجا که ما معتقد به ذاتی خلاق، هنرمند و منشأ زیبایی هستیم، اثر هنری را باید هر پدیده ای دانست که او را در ذهن انسان متجلی سازد. بله این دیدگاه، جایگاه هنرمند را درحد یک عارف ترفیع میدهد. و اما ای کسی که خود را هنرمند می دانی. آیا خدا در آثار ات پیداست؟ هنرمند بودن ادعا و وظیفه ای سنگین است…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست - حضرت سعدی

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست - حضرت سعدی

ماجرا:
در قدیم، وقتی یک صوفی از دیگری دلخور می شد، به او اعلام می کرد که «با تو ماجرا دارم». آنها در جایی می نشستند و همه را بیرون می کردند و با هم هرچه که بود را از ابتدا تا حال می گفتند و در پایان، هردو با صلح و صفا و بدون کوچکترین دلخوری از اتاق بیرون می آمدند. به این اتفاق، ماجرا گفته می شد و اینگونه است که سعدی می گوید: «بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست».

فرجام:
اما می بینیم که حافظ می گوید: «ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست». دو دیدگاه می توان داشت: اول اینکه سعدی به مرحله ای فراتر رسیده قصد سازش با معشوق و یکی شدن با او را دارد. و دوم آنکه حافظ از این مرحله گذر کرده و دریافته که اصولاً چنین سازشی رخ نخواهد داد. اما مولانا از هردوی آنها پیشتر رفته و می گوید: «وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم» و در جایی دیگر می گوید: «به جهان که دید صیدی که بترسد از رهایی؟». آری به راستی که سازش با معشوق را باید در این بند و زنجیر جُست.

ماجراجو:
امروز داشتم فکر می کردم که این سنت صوفیان چقدر خوب است و ایکاش ما هم از آن بهره می بردیم. ایکاش همگی یک بار می نشستیم و ماجراها را با خدایمان در میان می گذاشتیم. واقعا کسانی را می شناسم که با خدایشان ماجرا داشتند و وقتی که با او درددل کردند، یکباره تمام کدورت‌ها رفع شد. بیاییم و هر چند وقت یکبار، این کار را بکنیم.

خواهش:
اما به این موضوع باید از جنبه ی دیگری هم نگاه کرد. برخی را می شناسم که با من و یا با یکدیگر ماجرا دارند و ایکاش می نشستند و تمام ماجراها را با یکدیگر می گفتند. اینگونه دیگر ماجرایی نبود. از همه ی کسانی که با من ماجرایی دارند، خواهش می کنم که بیایند تا باهم در مورد آن گفتگو کنیم. بیاییم یکدیگر را دعوت به ماجراها کنیم. پیشنهاد می کنم دوستانی که از ایشان کدورت دارید را تگ کنید و یا این پیام را برای هر کسی که با او ماجرا دارید بفرستید. شما تلاش کنید و من هم آرزو می کنم که حل شود. «او» تلاش شما را خواهد دید. از شمایی که این پیام برایت فرستاده شده هم خواهش می کنم که آشتی کنی. امشب در خط سوم آشتی کنان داریم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی؟ - حضرت سعدی

تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی؟ - حضرت سعدی

امروز دو دلیل وجود داشت که به منطقه نروم. اول آنکه سرما خورده ام و باید استراحت کنم و دوم آنکه شنبه است و باید ساکت نشست. شاید این فرصتی بود که بتوانم از اتفاقات اینجا برایتان بنویسم.

چه کردیم؟
از زمانی که آمده ام، بسیاری از نقاط را بررسی کردیم، غذای گرم دادیم، ارزاق توزیع کردیم، در یکی از روستاها خانه هایی ساختیم، لوازم خانگی و آموزشی پخش کردیم، دمپایی دادیم، به درددل اهالی نشستیم و قرار است دو روستای دیگر را هم بازسازی کنیم. تیم پزشکی، دندانپزشکی و دامپزشکی نیز به زودی می رسند.

چه دیدیم؟
این روزها همه از وضعیت وخیم بلوچستان می گویند. بسیاری قصد دارند که وضعیت را بدتر از آنچه هست نشان دهند تا کمکهای مردمی را جمع آوری کنند اما باید منصف بود. درست است که روستاها آب، برق، گاز، تلفن، آنتن موبایل، دسترسی جاده ای، امکانات درمانی، مدرسه، سرویس بهداشتی و… ندارند اما چیزهایی هم دارند که برخی از ما نداریم. من در اینجا چیزی را دیدم که آنها نمی توانند ببینند. ای دوستان عزیزم، بلوچستان زیباست.

زندگی:
تاکنون با خود فکر کرده اید که یک انسان با چه چیزهایی زنده است؟ ممکن است مانند هرم مازلو، خوراک و پوشاک و مسکن را اصول زندگی بدانید اما در بلوچستان، متوجه ایرادات آن خواهید شد. اینجا می بینید که به راستی انسان با امید زنده است. همیشه تقابل امید و سختی باعث خیال‌پردازی و قهرمانسازی می شود و این نقطه ی تولد داستانهای رمانتیک و تراژدی است. مردم بلوچستان از دو دلداده به نام هانی و شِی‌مُرید سخن می گویند که اشعار بسیاری در وصف ایشان سروده شده است. واقعا چرا دلداده هایی مانند خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، طالب و زهره، هانی و شی‌مرید به یکدیگر نمی رسند؟ اینجا وقتی می گویم که در ۳۴ سالگی مجرد هستم، مسخره ام می کنند. بقول سعدی: تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت - حضرت سعدی

مرا معلم عشق تو شاعری آموخت - حضرت سعدی

به تصویر دقت کنید. آیا او را می شناسید؟ اینجا کلاس ۴۴۲ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است که در روزهای سه‌شنبه، محمدرضا شفیعی کدکنی درس می دهد. کلاسی که نه حضور و غیاب دارد و نه برنامه ای درسی اما جای سوزن انداختن نیست. راستی روز معلم را به او و همه ی معلمان تبریک می گویم اما آیا شما هم معلم هستید؟معلم چه کسی است؟

انتگرال اورست:
در مدرسه به ما آموختند که ارتفاع قله اورست ۸۸۴۸ متر است اما آیا روزی به اورست خواهید رفت؟ احتمالا شما هم برایتان سوال است که انتگرال در کجای زندگی مفید است؟ اما حالا شما می توانید جابجایی، مساحت و حجم اورست را محاسبه کنید و در ایران باید همه بتوانند! می بینید که چه علوم باارزشی را آموخته ایم؟ می بینید حالا که حجم اورست را می دانیم چقدر زندگی‌مان راحت ترشده؟

قالبساز:

روزی فکر می کردم که اصلا آزادی فکری ممکن است یا خیر. باید بپذیریم که هرچه آموخته ایم، به ذهن و تفکر ما قالب داد و بیایید تا آزمایش کنیم: «آیا می توانید ایده ی ساخت یک وسیله ای نقلیه را بگویید که مثل وسایل قبلی نباشد؟». احتمالا در ذهنتان وسیله ای را فرض کردید که بر روی سطح حرکت کند و یا پرواز کند. اگر بیشتر به خودتان فشار آورید،احتمالا حرکت در زیر زمین یا در زمان را هم پیشنهاد می‌دهید داد اما اینها ایده های جدیدی نیست. یک تئوری مدیریتی هست که می گوید: «برای پیشرفت یک شرکت، از کسی که در شرکت شما نیست نظر بخواهید. او محدودیت های موجود در شرکت شما را نیاموخته و ایده هایی شگرف می دهد!» و شما یاد گرفته اید که ایده او را مسخره کنید…

مهاجم فرهنگی:
سال گذشته با گروهی از معلمان یزدی همسفر بودم. آنها دستور داشتند که با زبان مرجع (یعنی فارسی بدون لهجه) آموزش دهند. کودکی که در این مدرسه با معلم خود مواجه می شود، خواهد فهمید که سخن گفتن بدون لهجه یک امتیاز است و باید فرهنگ و ریشه های قوم خود را رها کند. اما مگر فرهنگ خودش ایرادی داشت که باعث خجالت باشد؟ این فرهنگ جدید، به او انتگرال اورست را خواهد آموخت! آیا معنی تهاجم فرهنگی چیز دیگریست؟

مدافع فکری:
مرتضی مطهری می گفت: «ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را می آموزد نه اندیشه ها را». و این جمله بقدری عمیق است که قابل وصف نیست. شمایی که قصد آموزش به دیگران را داری، لطفا دقت کن که ذهن کسی را با آموزش قالبهای فکری محدود نسازی. این ظلم به یک شخص نیست بلکه تخریب نسلها تا بینهایت است. بله معلمی سخت ترین شغل دنیاست!

:small_red_triangle_down: به تصویر دقت کنید. آیا او را می شناسید؟ اینجا کلاس ۴۴۲ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است که در روزهای سه‌شنبه، محمدرضا شفیعی کدکنی درس می دهد. کلاسی که نه حضور و غیاب دارد و نه برنامه ای درسی اما جای سوزن انداختن نیست. راستی روز معلم را به او و همه ی معلمان تبریک می گویم اما آیا شما هم معلم هستید؟معلم چه کس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم