اتفاقات کشور :: خط سوم | شمس تبریزی

خط سوم | شمس تبریزی

ادبی، الهیاتی، عرفانی، فلسفی، هنری، اجتماعی

۱۵ مطلب با موضوع «تمام مقالات :: اجتماعی و انتقادی :: اتفاقات کشور» ثبت شده است

خط سوم
ما از برون در شده مغرور صد فریب - حضرت حافظ

ما از برون در شده مغرور صد فریب - حضرت حافظ

تا حالا دقت کرده اید که ما چقدر مردمی سیاست زده ایم؟ بیاییم به داستان سحر خدایاری یا دختر آبی از نگاه اصول بنگریم. بقول مولانا: خدای را جو در سیاست عالم

مسئله:
آیا دقت کرده اید که در مملکت ما به محض بروز هر اتفاقی سلبریتی ، فوتبالیست ، اینفلوئنسر و بازیگر ها به اظهار نظر میپردازند؟ ناخودآگاه به یاد جمله برتراند راسل افتادم که میگفت: مشکل دنیا این است که احمق ها کاملاً به خود یقین دارند در حالیکه دانایان سرشار از شک و تردیدند! همین روزهاست که تیدا هم به ما راهکاری نوین بدهد و چون گرفتن راهکار از تیداها را مصلحت ندیدم، شروع به تحقیق کردم.

تحقیق:
در جریان تحقیقاتم به خانمی با نام آیسان احتشامی برخوردم که در پیج اینستاگرام خود فریاد می زد من زنده هستم! اما عکسهای او با نام سحر خدایاری یا همان دخترآبی دست به دست میشد. در ابتدا شک کردم اما بعد از دیدن پستهای او، متوجه شدم که عکسها مربوط حضور چهار سال پیش او در استادیوم است و یک پیج جدید نیست.و همین باعث شد نظرم جلب شود. امروز دیدم که مراسم هفتم سحر در روستایی از توابع چهارمحال و بختیاری برگزار می شود. پس چرا امروز گفتند که او مرده است؟

نتیجه:
من از این تحقیق دو نتیجه گرفتم: اول آنکه من نمی دانم که چنین اتفاقی رخ داده باشد. ثانیا: گروهی را می بینم که عاقلانه بعد از عاشورا و با منافع سیاسی، قصد ایجاد موج اجتماعی را بوسیله ی تصاویر دروغ دارند. به راستی تا چه زمانی قرار است احساسات پاک مردم اینگونه به بازی گرفته شود؟

خدای را جو در سیاست عالم!
در ابتدا باید بگویم که من برای این خانم اگر چنین اتفاقی رخ داده باشد آرزوی مغفرت می کنم اما با دروغ نمی توان حقوق از دست رفته را باز یافت. هرگز نمی توان از یک نطفه حرام، توقع حلالزاده را داشت و دروغ همان نطفه حرام است. آری حقوق بسیاری ممکن است ضایع شود اما آیا از مسیری غلط می توان به نتیجه ای درست رسید؟ اصلا یک بار با خودتان فکر کنید که آیا مهمترین دغدغه جامعه ی ما حضور زنان در استادیوم است؟ با این تفکر است که به راحتی به هر سو برده می شویم و برای آتش سودجویان هیزم خواهیم بود و ما از برون در شده مغرور صد فریب!.

حاشیه:
جالب است که امروز بعد از مواجهه با موضوع، دو استوری گذاشتم و توضیحی مختصر داده و گفتم بدلیل آنکه نمی خواهم در ترویج دروغ سهیم باشم، در این حرکت شرکت نمی کنم. اما عجیب است که در زمانی کوتاه، استوری های من ریپورت شد! به راستی خط سوم اینقدر برای سودجویان خطرناک است؟ اگر اینطور باشد به وظیفه ام عمل کرده ام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
تورا که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت؟ حضرت سعدی

تورا که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت؟ حضرت سعدی

امیدوارم بعد از پایان این پیشگویی، همچنان اجتماعی باقی بمانم نه سی.ا.سی. این متن بارها ویرایش شده است.


نماینده ی شیر:
امشب می شنیدم که بانکها، خودروسازها، و کارتل ها و مافیای آنها با کمک کارشناسان رسمی دادگستری، خون همه را در شیشه کرده اند. کارخانه ی ۱۰۰ n تومانی به نفع زورمندان ۱۰ n تومان قیمت‌گذاری شده و به نام همان مسئول قولنامه می شود. ‌چند شب پیش نماینده قوه قضاییه می گفت بله اطلاع داریم که چندین سال به همین منوال است! و در جواب اینکه چرا می دانند و کاری نمی کنند چه باید بگوییم؟

تفاوت:
برخی می گویند که نباید کسی را اعدام کرد اما مجازات کسی که هزاران نفر را تا پایان عمر در آرزوی مرگ فرو می برد چیست؟ در این جامعه چه کسی از نیروی مولد حمایت می کند؟ مسئولین؟ بقول سعدی: تورا که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت؟ شنیدم که وزیر کار می گفت: این حقوق کارگران عادلانه نیست. آیا می شود بپرشم شغل شما چیست و برای چه چندین برابر کارگران حقوق می گیرید و هیچ کاری نمی کنید؟ نمی خواهم به این فکر کنم که شما هم با آنهایی...

فقرای همیشگی:
گاهی اوقات قلم گیر می کند و نمی چرخد. آیا می دانید که سالانه حدود ۲۰٪ به حقوق کارگرها اضافه می شود؟ آیا می دانید که خانه ی ۷۰ میلیون تومانی در عرض ۱۰ سال ۱.۵ میلیارد تومان شده است؟ و پراید ۱۴ میلیون تومانی حالا ۹۰ میلیون تومان است؟ اما حقوق ۷۰۰ هزار تومانی در عرض ۱۰ سال شده ۱.۸۰۰ هزار تومان. وقتی که شورای حقوق و دستمزد حقوق کارگر را ۱.۸۰۰ هزار تومان تعیین می کند،آیا نمی دانند که خط فقر ۶ میلیون تومان است؟

سیاسی:
در تمام دنیا، تشکیل اتحادیه های کارگری به منظور حمایت از کارگر بود اما کشور ما آنقدر سیاست زده است که در آن هر چیزی به راحتی سیاسی می شود. هنوز جریان کارگران ... و ... را فراموش نکرده ایم. از کجا معلوم؟ شاید همین حرفهای من هم سی.ا.سی باشد نه اجتماعی. بله برخی هر حرفی که باید خفه شود را سی.ا.سی می کنند اما صوفی نمی ترسد!

اعتراض:
تیتر روزنامه همشهری را در جریان گران شدن بنزین فراموش نمی کنم: به مسئولین بگویید مارا بشنوند! در همان جریان مشخص شد که مردم هیچ راهی برای انعکاس نارضایتی ندارند و اصولاً در سیستم چنین چیزی فرض نشده است! اما هیچ عامل و ابزار بازدارنده ای نمی تواند مردی که ناعدالتی را می بیند، آچار در دست دارد، و خانواده اش گرسنه اند را مهار کند. این یک پیشگویی است. این را به گوش همه برسانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
تا پریشان نشوی کار به سامان نشود - سنائی غزنوی

تا پریشان نشوی کار به سامان نشود - سنائی غزنوی

دیشب با یکی از مسئولین قرارگاه امام رضا مستقر در مناطق زلزله زده صبحت کردم. میگفت وضعیت بیش از چیزی که در اخبار منعکس می شود بحرانی است. او اصرار داشت که خط سوم در منطقه حضور یابد…

خبر:
بله احتمالا همگی از زلزله باخبر هستید اما متاسفانه حتی دوستان تبریزی هم اخبار درستی از عمق فاجعه ندارند. گاهی حس می کنم که قرار است کسی باخبر نشود. دوستی که با او صحبت میکردم، میگفت که تقریبا هیچ چیزی در وضعیت مطلوب نیست. آنها با استقرار یک آشپزخانه صحرایی، غذای منطقه را در حد ابتدایی تامین می کنند اما دمای هوا در آنجا حدود ۳ درجه است!

فرض:
فرض کنید که در این دما،تمام چیزی که حایل شما با بیرون است یک چادر باشد که عملا با هیچ چیزی گرم نمی شود!کوچه ها هنوز بسته هستند و تمام زندگیتان مدفون است. وضعیت آب شرب،بهداشت و سایر نیازهای پایه ای که جای خود دارد. دوستم میگفت که ما در تامین مواد اولیه خوراکی با کمبود جدی منابع مالی مواجهیم و خبری از فعالیتهای نیروهای مسلح در حجم زلزله سرپل‌ذهاب نیست‌.

اهداف:
خط سوم قصد دارد که فردا یا پسفردا به منطقه زلزله زده رفته، نسبت به موارد زیر اقدام کند:

  1. ⁩برنامه ریزی توزیع عادلانه کمکهای مردمی (نه مثل پلدختر که بعضی ۸ یخچال گرفته بودند!).
  2. پوشش خبری و ارائه تصاویر (واقعی) از منطقه که به دلایل نامعلوم انجام نمیشود.
  3. ⁩توزیع کمکها در جاهایی که نیاز حیاتی به آن وجود دارد. (کاری که ارتش در سرپل‌ذهاب میکرد)
  4. ⁩آمارگیری و اعلام نیازهای هموطنان جهت کمک توسط خیرین.
  5. ⁩پایش منطقه ای و هماهنگی گروههای جهادی جهت کمک رسانی (که تقریبا در همه بحران ها وجود ندارد).
  6. ⁩راه اندازی یکی از نانوایی های منطقه جهت توزیع نان رایگان (اگر بشود).

خواهش:
از تمام دوستانی که این مطلب را میخوانند،خواهش میکنم که مسئله را جدی بگیرند! خط سوم نیاز به کمک دارد!و کمکها به شرح زیر هستند:

  • اطلاعرسانی حداکثری.
  • جمع آوری کمکهای نقدی که نتایج آن مثل خواف، سرپل‌ذهاب، پلدختر و…در پیج NGO خط سوم اطلاع‌رسانی خواهد شد. لطفا هر مقدار که می توانید به شماره کارت که متعاقبا اعلام می شود واریز کنید و سایر خیرین را نیز باخبر سازید. فراموش نکنید خط سوم مستقل است
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
مشتاق یارم به در یار می روم - اوحدی مراغه ای

مشتاق یارم به در یار می روم - اوحدی مراغه ای

حالا که این پست را میخوانید، در راه شهرستان سراب هستم. در پایان این پست خواهید دید که این گفتار با شخص شما بود. امشب حرفهایی دارم که شاید به مذاق برخی خوش نیاید اما حقیقت شیرین است. امروز در توییتر مطلبی را نوشتم که بسیاری به آن اعتراض کردند. متاسفانه هیچکدام از مسافرین اربعین، در جمع آوری کمکها شرکت نکردند و تمام حرفم این بود:

حرف:
گفتم که به کمک ایرانیان مسلمان شیعه می روم اما بیشترین کمک را یک مسیحی اهل شرق کشور کرد! از این گفتار چه چیزی را متوجه می شوید؟ به راستی که او فضیلت را فهمید و دیگران اکثرا از زیانکارانند. در جمع آوری کمکها، شخصی ۱۴.۵۰۰ تومان کمک کرد و گفت: ببخشید همین را داشتم و به راستی که برای او فیضی عظیم در راه است آنچنان که خودش هم نمی داند. هرگز گفته نشد که چقدر کمک کنید بلکه هر کسی به وُسع خود که همین کافیست. خدا از هیچکس بیشتر از توانش انتظار ندارد اما در روز داوری خواهد پرسید که چه کردی؟

خیرین حقیقی:
دیشب دانشجویی که ساکن خوابگاه بود مبلغی را درحد وسع خود کمک کرد.نمی دانم که چه داستانی است اما سربازها، دانشجویان، دانش آموزان و هر کسی که درآمد کمتری دارد، راحت تر کمک می کند. بله به راستی که پول حریص می کند.

خاموشان:
متوجه شده ام که هر کسی کمتر ادعا دارد، بیشتر دست به خیر است. در ابتدا برایم عجیب بود که چرا مدعیان انتظار، طلاب، اساتید الهیات و کسانی که با نذورات خود سیرها را سیرتر می کنند، کمک نکردند. به راستی که عیسی درست گفت: هر درختی را از ثمر آن باید شناخت. این شناخت فقط برای من نبود. برای خودشان هم هست.

متزوران:
به یاد مصرعی از حافظ افتادم که گفت: چو نیک بنگری همه تزویر می کنند. من کسانی را می شناسم که در شبهای محرم و سایر مناسبتها، چشم فلک را کور می کنند اما در خط سوم خبری از معرفی ایشان نیست پس طبیعی است که کمک نکنند. برای ایشان پیشنهاد می کنم که کمی به اهداف خود دقت کنند.

پایان:
با این جماعتهایی که در بالا گفتم کاری ندارم و حجت بر ایشان تمام است. حالا من با کمک دانشجویان، مسیحیان و کسانی که خواستند گمنام بمانند، هرچند اندک به یاری هموطنان مسلمان شیعه می روم و به ایشان خواهم گفت که چه کسانی کمک کردند و چه کسانی نکردند. اگر کسی قصد کمک دارد، این آخرین فرصت است و باور کنید که خودتان بیشتر از زلزله‌زدگان به این فرصت نیاز دارید که شاید این آخرین فرصتتان باشد. چه کسی از فردا خبر دارد؟ حجت بر شما نیز تمام شد. من بشارت دادم و بیم دادم.

مشتاق یارم،به درِ یار می روم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب - حضرت حافظ

زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب - حضرت حافظ

این صدای خط سوم است که در جریانات افزایش قیمت بنزین 98 برای حقوق مردمش معترض است! او نه کسی را تحریک می کند و نه قصد اغتشاش دارد!

آغاز:
شبی ناگهان شنیدیم که بنزین ۳۰۰۰ تومان شد! در ابتدا شبیه لطیفه بود اما بعد دیدیم که جدی است. آنقدر جدی که نمایندگان مردم هم نمی دانستند و برخی پرسیدند: پس ما چکاره بودیم؟ و استعفا دادند. ماجرا این بود که سه نفر نشستند و برای آینده ملت تصمیمی حیاتی گرفتند و گفتند کارشناسی شده است!

کارشناسی:
این کارشناسی اینقدر دقیق بود که در سه روز، پنج بار اصلاحش کردند. در این طرح کارشناسی، نان‌آورانی مانند تاکسی های اینترنتی اصلا دیده نشده بودند! آنها به خانواده های ۴ نفره، معادل یک باک بنزین پول دادند و اصلا فکر نکردند که با حقوق ۱.۶۴۰.۰۰۰ تومان نمی شود خرج خانه را داد و مردم برای زنده ماندن باید مسافرکشی کنند و حالا قیمت بنزین ۳ برابر شده است.

اعتراض:
همین تصمیم کارشناسی توسط ۳ نفر برای ۸۵ میلیون نفر، باعث حیرت مردم شد و آنها حالا خودشان را در فلاکت مطلق دیدند. برخی گفتند که بله حق اعتراض دارید اما نگفتند که این اعتراض باید در دیوان عدالت اداری مطرح شود و قاضی هم بررسی می کند که خلاف قانون و شرع نباشد. چقدر جالب است که خودشان قانون ساختند و حالا اجرا می کنند. حالا مردم به چه اعتراض کنند؟ قانون یا مجری آن؟

اغتشاش:
من شخصا هر حرکتی که باعث وارد آمدن زیان به اموال و آرامش مردم شود را محکوم می کنم اما مردم باید چگونه اعتراض کنند؟ مردمی که به روزنامه همشهری نامه می زدند که: به مسئولین بگویید مارا بشنوند! چگونه باید صدایشان را که ساکنین نیاوران که حالا کمتر از ۱۰٪ محبوبیت داشتند می رساندند؟ آنها به خیابانها آمدند و عده ای که هدفشان مجهول است، با رفتار خود باعث انحراف اعتراضات شدند.

رسانه:
به ناگهان دیدیم که حق گفتن و شنیدن با قطع اینترنت گرفته شد و ما ماندیم به مُشتی پیام‌نرسان! که تحت کنترل شدید بوده و دایما ایراد داشتند. و تمام این پیام‌نرسان ها، هرکدام به نحوی مانع عضوگیری کانالها می شدند که آدم با خود می گفت: حتی تجمع در مجازی هم ممنوع است! در این میان،وزیر ارتباطات در توییتر پاسخ جان بولتون را داد و همه پرسیدند: اینترنت برای ما اَخ است؟ به راستی کدام مسئول، جواب مردم خودش را داد؟ رسانه ملی هم که سنگ تمام گذاشت و دولتی ها از آن تقدیر کردند. اما آیا رسانه ملی فقط یک بار،اعتراض ملت را منعکس کرد؟

می دانم که شما جنبه هایی از ماجرا را دیده اید که از نگاه من دور ماند. بسیاری هنوز دسترسی به اینترنت ندارند اما این وظیفه شماست که صدای آنها باشید. نظر شما چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
از خون جوانان وطن لاله دمیده - عارف قزوینی

از خون جوانان وطن لاله دمیده - عارف قزوینی

حالا باید در مورد اتفاقات و اغتشاشات و اعتراضات قیمت بنزین بنویسم. بدون تعارف خواهم نوشت!

خبر:
از همه طرف اخبار ضد و نقیض می شنوم. یکی می گوید که در جاده ی بندر امام، افرادی که به نیزارها فرار کرده بودند را به گلوله بسته اند و اجسادشان حالا در نیزار ها است. یکی دیگر می گوید هفتاد درصد از تلفات، مربوط به نیروهای امنیتی است که اغتشاشگران مسئول قتل آنها هستند. تنها چیزی که می دانم این است که آدم کشته شده! توجه کنید به واژه ی آدم!. یا ایهاالناس آدم کشته شده!

آغشته:
اما به راستی چرا کشته شدند؟ چه کسی مسئول این خون‌ است؟ کسی که آتش زد؟ آنکه آتش گشود؟ کسی که آتش گرفت؟ یا برخی که آتش را شعله ور ساختند؟ همان برخی که با نادانی خویش بنزین بر این آتش ریختند!؟ چه لبهایی که به دروغ آلوده بود و دستهایی که به خون آغشته شد! یا ایهاالناس دشمن را بشناسید!

هیزم:
چرا باید هیزم آتش برخی باشم؟ این سوالی است که هر آدمی باید از خودش بپرسد. چقدر از این برخی برای شما جنگیدند، اسارت کشیدند، دست و پا و نخاع و اعصاب و روان دادند؟ کدام تصمیمشان فرزندانتان را به کشتن نداد؟ برخی که یک شبه سعدآباد را ترک کردند؟ یا برخی که دوباره در همانجا اطراق کردند؟ برخی که وقتی مردم را مخالف خود دیدند، ۱۷۰۰۰ نفر را در کوچه ها ترور کردند؟ یا برخی که وقتی سوت اولین موشک را شنیدند، به جایی خوش آب و هوا برای تحصیل رفتند که تابعیت آنرا داشتند؟ آری همه ی اینها برخی هستند و ما همگی هیزم! یا ایهاالناس واقعا برای کدامیک مهم هستیم!؟

اینجا را ببین! می خواستم چیزی ننویسم اما وقتی آدم می میرد، خونم به جوش می آید! خط سوم پاسدار خون آدم است و مقید به صراط وارث آدم! ببخشید که پرحرفی کردم. دست خودم نبود. حال کاشف خوب نیست. حالا او یکپارچه خشم است و وظیفه. مگر صوفی می تواند بی تفاوت باشد؟ وظیفه شما چیست؟ شما بنویس از آنچه باید بگویی.

از خون جوانان وطن لاله دمیده…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
بسم اله اگر حریف مایی - نظامی

بسم اله اگر حریف مایی - نظامی

ساعت ۵ صبح است و هنوز نخوابیده ام. خط سوم در این موضوع نمی تواند بیطرف باشد. باید طرف خدا بود.

خاطره دور:
شاید ۱۵ سال پیش،روزی یکی از بچه‌محل‌ها با همسایه ای دعوایش شد. رفتم سوایشان کنم که مرد گفت: می دانی من که هستم؟ اما نگفت کیست و رفت. چند سال بعد او را در تلویزیون دیدم و متوجه شدم که فرمانده سپاه قدس است! من و بچه‌محل‌ها چقدر تعجب کردیم که حاج قاسم سلیمانی را نشناخته بودیم. راستش آن زمان هیچکس نمی دانست او کیست و بعد از معرفی در تلویزیون از محله ما رفتند.

خاطره نزدیک:
+ می آیی برویم اسم بنویسیم؟
- روانی! هنوز که اعلام نکرده اند اما پایه‌ام. خبرم کن.
این کالمه دیروز دو بازنشسته ی نظامی بود. آنها سالها شاهد تکه تکه شدن دوستانشان بودند و هنوز هم زخمهای عمیق جسمی و روحی اذیتشان میکند اما باز هم سر از پا نمی شناسند. شاید همرزمشان پرکشیده و دوباره بیتاب شده اند.

دشمن:
حالا دیگر خیلی چیزها برایم عجیب نیست. همین دیروز پستی گذاشتم که با سند نشان میداد انبوهی از کاربران و پیامها ارتباطی با آلبانی و قبرس و عربستان و اسرائیل و انگلستان دارند و تا زمانی که خودم از سایت Trendsmap آمار نگرفته بودم باور نمیکردم. واقعا هر کسی که فارسی بلد باشد ایرانی نیست و برای مردم تشخیص آنها سخت است. آنها آنقدر باهم هماهنگ هستند که به راحتی به آدم برچسب میزنند و مردم بیخبر هم از آنها دنباله روی میکنند. بعید نیست که همین روزها بگویند کاشف هم عامل خودفروخته بود اما حداقل شما که پنج سال و بیش از ۳۰۰ پست من را میشناسید.

نمک:
یادتان می آید که وقتی یک داعشی، خودش را در بین باقالی‌های بهشت زهرا منفجر کرد چقدر ترسیدیم؟ حالا شاهدم که یک انسان وظیفه شناس که حداقل من را از شر داعش نجات داد را کشته اند. آیا نباید قدردان او باشم؟

انتقاد:
تا نیم ساعت دیگر،ساکنین آلبانی اینجا غوغا می کنند پس بگذارید بگویم. من هم مثل شما از این زالوهای مدیرنما حالم بهم میخورد. از آنهایی که مردم خود را میکشند متنفرم. آیا در زمان همین نظامی های بازنشسته که هنوز هم داوطلب هستند، افرادی مثل بنی‌صدر نبودند؟ یکی به شوخی میگفت: تا حالا بارها برخی مسئولین خواسته اند کشور را نابود کنند اما مردم نگذاشته اند. انگار قرار است همیشه همینطور باشد اما آیا من قرار است برای اینها بجنگم؟ خدا کجای مسئله است؟ آیا آنهایی که به جنگ رفتند برای این دزدها جنگیدند یا خدا؟ آیا اصلا این خائنین به جنگ رفتند یا در انگلیس درس میخواندند؟ درست است که مسیرم با ایشان متضاد است اما من هم برای خدایم خواهم جنگید. راستی موزیک آشنا نیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
چشم به عوض چشم - تورات

چشم به عوض چشم - تورات

چند روز است که دارم به خیلی مسائل فکر می کنم. به راستی جنگ چیست!

جنگ:
هر جنگی برای دست‌یابی به چیزی رخ می دهد و در آن مهاجم و مدافع با یکدیگر درگیر می شوند اما بر مبنای تهاجم یا تدافع، هرگز نمی توان گفت که کدامیک مقصر هستند. در بسیاری از جنگهایی که بنی اسرائیل شرکت کردند، خدا بصورت مستقیم دستور داد که بروید با فلان قوم پیکار کنید.

حقانیت:
موضوع بالا واقعا جالب است. بله این رفتار دوگانه باعث می شود که هر دو طرف مخاصمه، خود را بر حق بدانند! مشخصا هردو طرف سعی می کنند که رفتار خود را به نوعی به خدا ربط دهند. فراموش نکنیم که داعش هم خود را برحق می دانستند. به نظر من بهتر است که برای تشخیص حق از باطل به نتایج رخدادها بنگریم. هر درختی را از ثمره آن باید شناخت.

رزمنده:
روزی که خبر شهادت سردار سرافزار سپاه اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی را دادند هرگز فراموش نمی کنم. اهالی محله ما انگار که روی زغال ایستاده بودند! و منتظر یک اشاره تا حرکت کنند. چه کسی می تواند جلودار اراده ی یک رزمنده باشد که خبر شهادت همرزم خود را شنیده؟ چه چیزی می تواند او را آرام کند؟

بنی اسرائیل:
دیروز با دوستی بحث می کردم و او از بنی اسرائیل میگفت. آیا نمی دانید که ما با بنی اسرائیل دشمن نیستیم؟ آیا نمی دانید که صهیونیسم ،یکی از شاخه های انحرافی کابالیسم یا همان عرفان یهودی است؟ بله صهیونیستها به تناسخ معتقدند و شما را حیوانات دوپای دارای شعور ( جنتیل ) میدانند که اگر شما را بکشند، فقط نعمتی که خدا به ایشان داده (مثل گاو و گوسفند) را تباه کرده اند و ارزش شما همینقدر است. آیا می دانید که آنها در صدد بازسازی معبد سلیمان هستند تا شخینا (روح خدا که در بین خرابه های معبد گیر افتاده) را آزاد سازند؟ آیا روح خدا جایی گیر می کند؟اینها با کجای کتاب مقدس همخوانی دارد؟ آیا سامری از بنی اسرائیل نبود؟

پدرکشتگی:
حالا دشمن از هر زمانی مشخص تر است. حالا ما دیگر واقعا با او پدرکشتگی داریم! بله این دشمن زبان خوش نمی فهمد و ما بارها تلاش کردیم که با او دوستانه سخن بگوییم اما نشد. البته ما دشمنان داخلی ( منافقین ) هم کم نداریم که نباید از ایشان غافل شد! بقول حافظ: از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی، از ازل تا به ابد فرصت درویشان است. حالا مطابق اعتقاد خودشان: جان در عوض جان،چشم در برابر چشم،دندان در عوض دندان…. این وعده خداست.

بله همه می دانیم که انتقام خوب نیست اما این قصاص نیست بلکه دفاع و آموزش است. این حکایت حیوانی درنده است که مجبورید با زور شلاق به او آموزش دهید که نزدیکتان نشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
که من نمی شنوم بوی خیر از این اوضاع - حضرت حافظ

که من نمی شنوم بوی خیر از این اوضاع - حضرت حافظ

این متن چندین بار اصلاح شد و بابت اینکه ممکن است مقداری گنگ باشد معذرت می خواهم. خواهش می کنم که ادامه ی متن را خودتان حدس بزنید.

فاحشه:
در زمان جنگ جهانی اول، زنی به نام ماتاهاری در پوشش یک رقصنده مالایی، ضمن همبستری با سیاستمداران فرانسه، اطلاعات را به دولت آلمان می رساند. بله او یک فاحشه ی اطلاعاتی بود و امروز قصد دارم چیزی را بگویم که بخاطر آن تکفیرم می کنید.

معصومه:
احتمالا مسیح (معصومه) علی‌نژاد را می شناسید. آیا می توانید بگویید که او یک خبرنگار مستقل است؟ به هیچ وجه! چه کسی می تواند از دولتهای دیگر درخواست حمله به کشورش را بکند؟ به تازگی، ارتباط معناداری را کشف کرده ام. معمولا اخباری که در عربستان، آلبانی، قبرس، اسرائیل و انگلیس تولید می شود، به نوعی با این فاحشه ی رسانه ای در ارتباط است اما صبر کنید. هنوز تمام حرف گفته نشده.

آ.س.ذ:
از طرف دیگر، فکر می کنم نام آ.س.ذ را نیز شنیده باشید. من شخصا به اخبار و تحلیل های او گوش می کنم تا دقیقا برعکس همان را برداشت کنم و می دانم که دروغ می گوید! او نیز به نحوی، نمونه ای دیگر است اما این هم تمام حرفم نبود!

جنگ:
ای مردم مظلوم کشور عزیزم، شما فقط بازیچه اید! فاحشگان شما را فریفته اند! و با هر موجی که به راه می افتد به سمتی می روید. بارها گفتم و نشنیدید! فکرش را کرده اید که یک رئیس جمهور دروغگو را می توان با دروغهای رسانه تطهیر کرد؟خونها به گردن این رسانه ها است! البته فکر نکنید که دیگران قدیس هستند! زمانی آنها هم ۱۷۰۰۰ نفر را در کوچه ها سلاخی کردند و حالا شده اند رسانه! چرا جلوی درب وزارت راه اعتراض نمیکنیم که سالانه ۲۴۰۰۰ نفر در جاده ها می میرند؟ بله به راستی این برای عده ای بهتر است. ای مردم ساده ی من، سهم شما فقط تلفات این جنگ است.

اتفاق:
وقتی که خبر سقوط هواپیما را شنیدم، متاسف شدم اما شوکه نشدم. به زودی چینیها برایمان سانحه شمار هم می سازند. این ماجرا از چندین جهت قابل بررسی است که در اینجا نمی توان بیان کرد! اما چرا وقتی پرواز در تمام کشورهای همسایه لغو شده است، پرترافیک ترین فرودگاه ایران هنوز پرواز دارد؟ نمی دانم چقدر با رادار آشنایی دارید اما اگر واقعا بجای آن هواپیما، یک موشک کروز بود و هدف قرار نمی گرفت، الان نصف تهران نبود. اگر شما پشت آن دستگاه لعنتی نشسته بودید، در عرض ۱۰ ثانیه چه می کردید؟ سالانه در ایران ۸۴۰۰۰ نفر در حوادث می میرند اما چه می شود که این ۱۸۰ نفر در این زمان اینقدر مطرح می شوند؟ بیایید و به اطراف نگاه کنید. بقول حافظ: چون نیک بنگری همه تزویر می کنند. بله هر کسی به دنبال منافع خودش است. حالا بیایید و تکفیرم کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
چه خون که در دل یاران مهربان انداخت - حضرت سعدی

چه خون که در دل یاران مهربان انداخت - حضرت سعدی

اصلا تمرکز ندارم. کلمات در ذهنم می چرخند. ایمانم را بر باد رفته می بینم. امشب آنچه می نویسم شبیه هذیان است اما زبانم خاموش است…

یک دقیقه به تصویر نگاه کنید. دخترکی هفت ساله را فرض کنید با موهای بلند طلایی که بافته شده. چشمانی آبی در لباسی ارغوانی با طرح های طلایی. حالا او ساکت ایستاده و نگاهت می کند. وقتی که مبهوت خدای درون او می شوی، می فهمی که این فرشته سندروم داون دارد اما مگر فرشته ها در بهشت نیستند؟ نه؛ اینجا سیل آمده و شش ساعت تا نزدیکترین شهر فاصله است. سرگیجه می گیری…

بچه ها می گویند که دیوانه است و با او بازی نمی کنند اما تو در لابه‌لای گیسوی او گیر کرده ای. دوش در محفلِ ما صحبتِ گیسوی تو بود؛ تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود. به آن لباس ارغوانی حسودی می کنی. رَشک بَرَم کاش قبا بودمی؛ چونکه در آغوش قبا بودی ای. حالا می دانی که زیباتر از او ندیده ای. می دانی که عمر این آینه کوتاه است. آینه ای، رنگِ تو عکس کسی‌ست؛ تو ز همه رنگ جدا بوده ای. چشم از او بر نمی داری مبادا که کمتر خدا را ببینی…

امشب دوباره رفتی که به بهانه ی توزیع ارزاق، او را ببینی. او مریض بود و خانواده اش پول نداشتند که تا درمانگاه بیاورندش. کودک را برمیداری و به شهر می آوری تا درمان شود اما این تنها بهانه ای‌ست که بیشتر نگاهش کنی. حالا در رختخواب هستی اما خوابت نمی برد.لعنت به این تخت که او ندارد. لعنت بر این سقف که او ندارد. لعنت بر این بخاری و پتو. لعنت به آن مدرسه ای که رفتی و او نرفت. آهای کاشف تو امشب کافر شده ای…

تصویرش یک لحظه از جلوی چشمت کنار نمی رود. میسوزی که او را دوباره ببینی. می دانی که خدایت هیچ کاری را بیهوده نمی کند اما در پهناورترین استان که هرگز فکر نمی کردی به آنجا بروی، در دورترین روستا و در بین اینهمه کودک، چرا باید او را ببینی؟ به راستی که خطاط با عکاس چه کرد! تورا دیوانه می خواهد؟ تورا کافر می پسندد؟ راحت تر نبودی اگر نمی دیدی؟ خواست اذیتت کند؟ می خواست بگوید که نمی توانی کاری کنی؟ دوباره به تصویر نگاه کنید. آیا فقط من کافر شده ام؟

حالا تویی و هزاران آرزو که خودت در هیچکدام نیستی. کاش پول داشتی و به خانواده اش می دادی؛ کاش می توانستی سرپرستی او را قبول کنی؛ ایکاش در زاهدان به مدرسه برود؛ خودت به مادری در بندرعباس که در فقر کامل بود آنقدر امید دادی که با فرزندش کار کرد و حالا کودکش به مدرسه استثنایی نمی رود!آری کاشف تو معجزه خدا را در امید دیده ای!

کاش کاشف او را فراموش کند اما مگر می شود؟ او آینه است! کاش هیچکس گیسویش را، چشمانش را نبیند…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی؟ - حضرت سعدی

تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی؟ - حضرت سعدی

امروز دو دلیل وجود داشت که به منطقه نروم. اول آنکه سرما خورده ام و باید استراحت کنم و دوم آنکه شنبه است و باید ساکت نشست. شاید این فرصتی بود که بتوانم از اتفاقات اینجا برایتان بنویسم.

چه کردیم؟
از زمانی که آمده ام، بسیاری از نقاط را بررسی کردیم، غذای گرم دادیم، ارزاق توزیع کردیم، در یکی از روستاها خانه هایی ساختیم، لوازم خانگی و آموزشی پخش کردیم، دمپایی دادیم، به درددل اهالی نشستیم و قرار است دو روستای دیگر را هم بازسازی کنیم. تیم پزشکی، دندانپزشکی و دامپزشکی نیز به زودی می رسند.

چه دیدیم؟
این روزها همه از وضعیت وخیم بلوچستان می گویند. بسیاری قصد دارند که وضعیت را بدتر از آنچه هست نشان دهند تا کمکهای مردمی را جمع آوری کنند اما باید منصف بود. درست است که روستاها آب، برق، گاز، تلفن، آنتن موبایل، دسترسی جاده ای، امکانات درمانی، مدرسه، سرویس بهداشتی و… ندارند اما چیزهایی هم دارند که برخی از ما نداریم. من در اینجا چیزی را دیدم که آنها نمی توانند ببینند. ای دوستان عزیزم، بلوچستان زیباست.

زندگی:
تاکنون با خود فکر کرده اید که یک انسان با چه چیزهایی زنده است؟ ممکن است مانند هرم مازلو، خوراک و پوشاک و مسکن را اصول زندگی بدانید اما در بلوچستان، متوجه ایرادات آن خواهید شد. اینجا می بینید که به راستی انسان با امید زنده است. همیشه تقابل امید و سختی باعث خیال‌پردازی و قهرمانسازی می شود و این نقطه ی تولد داستانهای رمانتیک و تراژدی است. مردم بلوچستان از دو دلداده به نام هانی و شِی‌مُرید سخن می گویند که اشعار بسیاری در وصف ایشان سروده شده است. واقعا چرا دلداده هایی مانند خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، طالب و زهره، هانی و شی‌مرید به یکدیگر نمی رسند؟ اینجا وقتی می گویم که در ۳۴ سالگی مجرد هستم، مسخره ام می کنند. بقول سعدی: تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
گفتم که بعد از آن همه دلها که سوختی، کس می خورد فریب تو؟ گفتا هنوز هم - رهی معیری

گفتم که بعد از آن همه دلها که سوختی، کس می خورد فریب تو؟ گفتا هنوز هم - رهی معیری

شاید صدای هیتلر را نشناسید اما تاریخ از دوره ای سخن میگوید که با فریادهای او ۴۰ میلیون نفر سلاخی شدند. سخن را باید خلاصه کنم و این است داستان ناراستان:

آناتومی:
همیشه حکومتها از دل جامعه شکل میگیرند. در ابتدا مردمی ناراضی که فکر میکنند با تغییر حکومت، زندگیشان بهتر میشود انقلاب کرده و افرادی که بهتر شعار میدهند را بر مسند قدرت می نشانند. این افراد نیز خود را پاسدار ایدئولوژی می‌بینند که سعادت جامعه را وعده میدهد پس طبیعی است هر حکومت تلاش میکند که ابتدا خود را حفظ کند تا بتواند در جهت مبانی ایدئولوژی که به نظر مقدس می آید تلاش کند. حالا این حکومت به خود حق هر کاری را می دهد چون هدفی مقدس دارد! توجه داشته باشید که این ماهیت دولت است و شرق و غرب ندارد.

قاعده‌:
دیروز به شدت ناراحت شدم. شخصی را میشناسم که کاندید شده و این اولین تجربه سیاسی اوست. او انسان خوبی بود تا دیروز که دیدم دروغ میگوید. آری به راستی که دروغ انتخاباتی قاعده بازی است! و شاید برای همین بود که خط سوم هرگز سیاسی نشد. سیاست را از هر جنبه ای که نگاه کنیم، در تضاد با اخلاق خدایی است و من به واقع نمیفهمم که چرا برخی در مقابل جدایی دین از سیاست مقاومت میکنند؟بیایید واقعبین باشید. شما با جدایی دین از سیاست، دین را در ذهن جامعه مصون میکنید. قبل از انقلاب با اینکه اصراری بر شریعت نبود اما اقبال بیشتری داشت زیرا اعتقادات به سیاست آلوده نمیشد. هرچه بالا بروید و پایین بیایید، سیاست در فاز عملیاتی کثیف است.

تحلیل:
آیا میدانید که رای من و شما در تشکیل مجلس نقشی ندارد؟ زیرا نماینده میتواند حتی با یک رأی انتخاب شود حالا باز بگویید رای بی رای ! اما وضعیت چگونه است؟ امسال بواسطه عملکرد افتضاح دولت، اصلاح طلب ها شانسی در انتخابات مجلس ندارند و اصولگرا ها هم مثل همیشه درگیر چنددستگی هستند. تمام احزاب که هیچکدام پشتوانه مردمی ندارند، سهمخواهی میکنند و اینگونه است که آقا و آقازاده ها همچنان هستند. رئیس مجلس از همین حالا قالیباف است. جوانهایی که به اسم کاندیدای مستقل مدعی استقلال هستند هم از قواعد پیرها پیروی میکنند. آراء و داراییهای نمایندگان همچنان شفاف نیست و درواقع هیچ چیزی تغییر نکرده و مردم شعارهایی بیربط میشنوند. به راستی نماینده مجلس باید قانونگزاری کند یا قول فعالیت اجرایی بدهد؟

حالا به صدای هیتلر دوباره گوش کنید. شاید در ابتدا آلمانی متوجه نمیشدید اما حالا میبینید که پیچیده نیست. آری زبان همه آنها یکسان است. کتاب قلعه حیوانات را خوانده اید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
از این مرگ صورت نگر تا نترسی، از ایت زندگی ترس که اکنون در آنی - سنائی غزنوی

از این مرگ صورت نگر تا نترسی، از ایت زندگی ترس که اکنون در آنی - سنائی غزنوی

با توجه به تبدیل شدن موضوع کرونابه یک مسئله اجتماعی، در مورد تحقیقات حول محور آن می نویسم و از شما خواهش میکنم که اگر مفید دانستید انتشار دهید. در اینجا از بیان مسائل عمومی صرفنظر کرده و به مطالبی که مهمتر است می پردازم:

  • ماسک باعث جلوگیری از بیماری نمی شود بلکه مانع انتقال آن از فرد بیمار در اثر سرفه به دیگران می گردد. بیخودی صف نبندید و هر ماسک را ۷۰.۰۰۰ تومان نخرید.
  • ویروس کرونا فقط افرادی را تهدید می کند که دچار ضعف در سیستم ایمنی هستند یعنی بیماری دیگری داشته و یا سن بالایی دارند. در سایر موارد، این ویروس حتی بدون مراجعه به پزشک هم درمان شده است. بسیاری از ما ممکن است کروناویروس را گرفته باشیم و خوب شده باشیم.
  • طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، قدرت شیوع کرونا ویروس بسیار کمتر از آنفلوآنزا است (۲.۲ به ازای هر نفر) سالانه ۱۲۰۰۰ نفر فقط در آمریکا بر اثر آنفلوآنزا میمیرند و خطر آن بسیار بیشتر از کرونا است.
  • بیماری کرونا فقط از طریق چشم، دهان و بینی منتقل می شود پس دستان خود را بشویید و نگران جذب از طریق پوست نباشید.
  • کسی که بیمار بوده و درمان شده، ناقل کرونا نیست اما ممکن است دوباره بیمار شود.
  • تا حالا گزارشی مبنی بر ابتلای کودکان زیر ۱۴ سال در جهان اعلام نشده و فقط کودکانی بیمار شدند که بیماری دیگری باعث ضعف آنها بوده است.
  • حالا که مدارس تعطیل است لطفا بجای رفتن به شمال،در خانه خود بنشینید زیرا ممکن است خودتان ناقل بیماری باشید و دیگران را بیمار کنید.
  • سیستم پزشکی ایران بقدری پیشرفته است که مبدا توریسم پزشکی در خاورمیانه شده. کشورهای همسایه که مرزهای خود را بسته اند نگرانند زیرا حتی امکان شناسایی بیماری را هم ندارند. همین حالا ممکن است در آن کشورها شیوع کرونا باشد و خودشان ندانند.
  • ایرانیان بسیار مقاوم تر از چینیها هستند.به گزارش رئیس بیمارستان مسیح دانشوری ،دوره درمان کرونا در این بیمارستان بسیار کوتاهتر از بیمارستانهای چین است.


ترس:
آیا می دانید که این ویروس مانند ایدز و ابولا در آزمایشگاه ساخته شده؟همیشه راهکار تمام ایدئولوژیها در مطیع سازی جامعه، ترساندن است زیرا تفکر جامعه مختل شده و ممکن است دست به هرکاری بزند. مثلاً ترس از دوزخ باعث جنگهای صلیبی شد یا در قرون وسطی هر زنی که گربه ای در کنارش بود را از ترس خشم خدا و به اتهام جادوگری، زنده می سوزاندند. همچنین برای اختلال در عملکرد یک جامعه، کافیست مردم آنرا بترسانید. ضربه ای که کرونا به اقتصاد چین زد به مراتب بیشتر از تحریمها بود.
هشیار باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
عید نمی دهد فرح بی نظر هلال تو - حضرت مولانا

عید نمی دهد فرح بی نظر هلال تو - حضرت مولانا

این پنجمین عید است که به شما تبریک می گویم. امسال هم هرطور که بود گذشت و خاطرات می مانند. این عیدی من به شماست…

گذشت:
اما چه سالی بود! از سه برابر شدن قیمت بنزین و اعتراضات سراسری و قطع اینترنت گرفته تا ترور فرمانده نظامی و حمله موشکی و هدف قرار گرفتن هواپیما. سراب زلزله آمد و سرپل‌ذهاب هنوز ویران است. شمال و جنوب و شرق و غرب کشور را آب برد و آهسته سخن بگویید که مردان بحران در خوابند. آخر هم که عده ای خفاش خوردند و عده ای راه را باز گذاشتند تا عده ای بیخبر از همه جا بیمار شدند. و من در کل این اتفاقات، چیزی ندیدم جز رشادت سربازان ملت و فرزندان خودجوش میهن که دربه‌در بدنبال انسان کامل بودند.

گذشتیم:
اما برخی عزیزی را از دست دادیم و برخی بارها شکستیم. برخی جیبمان خالی ماند و برخی دلمان. برخی متهم شدیم و برخی قضاوت اما از همه گذشتیم. بله ما یک قدم به پایان این پل نزدیکتر شدیم و چرا غمگین باشیم وقتی همه چیز فقط یک پل است برای عبور؟ روزی خواهد رسید که همه ی این روزها مانند تصویری از جلوی چشممان خواهد گذشت و خواهیم خندید به این شوخی ها. بقول حسین صفا: «که زندگی دو سه نخ کام است [از سیگار]، و عمر سرفه ی کوتاهی»…

شکستیم:
بله شکستیم و شکستند. یکی غرور،یکی حرمت، یکی دل، یکی اعتقاد، و هر کسی چیزی را شکست اما خوشا بحال آنکه شکسته ها را ترمیم کرد؛ هرچند مثل روز اول نشد و تنها خاطرات باقی ماند. خیلی از ما مسئولیت رفتارمان را پذیرفتیم و البته برخی هم نپذیرفتیم. ای دوستان، پذیرش یک اشتباه در عمل است نه به کلام. بقول سعدی: «تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی». برای جبران اشتباهتان چه کردید؟ آیا رها کردید به امان خدا؟

مردگان:
حالا بگو که آیا سیل و زلزله و بیماری و مرگ و میر یک ملت را از پا در می‌آورد؟به یاد جمله ای از شمس تبریزی افتادم که می گفت: «ع‌ش‌ق و اعتقاد دلیر کند،و همه ترسها بِبَرد». به راستی دشمن تو کسی است که ع‌ش‌ق و اعتقاد را در تو کشت! کسی که امید را در تو سلاخی کرد! تو وقتی مرده ای که ناامیدی!

خدا باش!
اما آیا می توانی مرده ای را زنده کنی؟بله البته! تو می توانی با یک تماس و یا یک پیام، مرده ای را زنده کنی؛ پس منتظر چه هستی؟ فروغی بسطامی می گفت: «او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حال». آیا کسی هست که این را در مورد تو بگوید؟به فکر کسانی باش که هر لحظه به یادت هستند. بقول عراقی: «نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی». اینجاست که مرگ و زندگی در دست توست! تا حالا خودت را در جایگاه خدایی فرض کرده ای؟

عیدتان مبارک.
شما هم این متن را به عزیزانتان عیدی دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
ما چو مرغان حریص بی نوا - حضرت  مولانا

ما چو مرغان حریص بی نوا - حضرت مولانا

این داستان آقازاده ای است که جوجه ها را زنده به گور کرد و شما از او حمایت کردید! بابت درج این تصاویر ناراحت کننده معذرت میخواهم اما پس از تحقیق در مورد موضوع، به برخی زوایای پنهان مسئله پی بردم که با آن شما را به بازی گرفته اند. اینها را شاید هیچکس نداند پس تا انتها بخوانید.

خروس:
شما احتمالا در هفته چند وعده مرغ می‌خورید اما تاحالا فکر کرده اید که خروسها چه می شوند؟ خروسها تخم نمی گذارند و بدلیل سفت بودن گوشتشان خریدار ندارند. سرنوشت نیمی از جوجه هایی که از تخم خارج می شود همین است! خروسها زنده به گور شده و یا بدلیل هزینه ی بالای ذبح، زنده‌زنده چرخ شده و پودر می شوند تا خوراک پروتئینی همان مرغها باشند! تازه اگر خوش‌شانس باشند، رنگ می شوند و شما آنها را می خرید. تاحالا از خودتان نپرسیده اید که چرا اگر بر فرض محال، این جوجه های رنگی بزرگ شوند خروس هستند؟ این اتفاق تازه ای نیست و مرغداری صنعتی که روح انسانی ندارد همین است اما شما دیر مطلع شده اید!

تاریخ‌نگار:
جالب نیست که شخصی در ابتدای کلیپ می گوید: «امروز ۳۱ فروردین ۹۹ است و ما داریم جوجه ها را دفن می کنیم»؟ چرا تا حالا گزارش نمی دادند؟ باخبر شدم که تنها واردکننده انحصاری خوراک طیور که از آقازاده ها هست، بخاطر پولشویی و دلارهایی که با نرخ دولتی گرفته بوده تحت نظر مراجع است! وقتی که او خوراک دام را نیاورد، مرغداران هم حق واردات ندارند و اگر جوجه را بدون تامین غذایش بخرند، باید جنازه ی آنرا دفن کنند. ای مردم بیچاره ی من شما همگی بازیچه ی یک آقازاده ی پرنفوذ شده اید و همه ی این ویدیوها ساخته شده تا او آزاد شود! بله این قدرت تبلیغات است و تولید محتوای تبلیغاتی!

اخلاق:
بله من هم مثل شما معتقدم که این رفتار با یک جاندار، اخلاقی نیست. ای عزیزان حالا شما واقعیت را می دانید و بیایید بازیچه نباشید. اینهمه صدا و تبلیغات به راه انداخته اید که از چه حمایت کنید؟ از یک رانت‌خوار تا با فشار افکار عمومی بازهم چپاول کند؟ شاید هم نگران جوجه خروسهایید که راهکاری برایش ندارید. لطفا اطلاع‌رسانی کنید تا اینها را همه بدانند. این وظیفه خط سوم بود که بگوید. آیا شما وظیفه ای ندارید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم