تاکنون بسیاری سعی کرده اند به شناخت خود، جهان و خدا بپردازند اما اکثرا به نتیجه نرسیده اند. شاید ایراد در بررسی و نگاه است. امروز گفتاری را به زبان ساده خواهید شنید از جنس عرفان.
غار:
افلاطون در مثال جالبی می گوید: «همه در غار بودند و تصاویری را می دیدند که بر اثر عبور اجسام از جلوی غار، بر دیوار آن نقش می بست. آنها می پنداشتند که حقیقت همین تصاویر است اما روزی کسی به خود جرات داد و از غار بیرون آمد و حقیقت را دید. بله او خورشید را دیده بود و وقتی که به غار برگشت، آنچه دیده بود را تعریف کرد. همه به او گفتند: «دیوانه». گفتن حقیقت نتیجه ای جز تکفیر ندارد…
سینما جهان:
آیا تاکنون به سینما رفته اید؟ تصویر کودکی را فرض کنید که در حال بازیست اما آیا کودک در سینماست؟ گفته شده که «خدا نور آسمانها و زمین است» و «خدا منشأ همه چیز است». بله خدا هم نور است و هم منشأ نور و این جهان چیز نیست جز یک سینما. شاید شنیده باشید که «این جهان محل تجلی صفات خدا ست» و این همان گفتار خیام است که: «چون پرده بیفتد نه تو مانی و نه من». ما فقط تجلیاتی از نور هستیم که بر پرده ای تابانیده شده.
پروژکتور:
لحظه ای که برای اولین بار جلوی پروژکتور ایستادم را فراموش نمی کنم. دیگر خبری از تصویر کودک درحال بازی نبود و چیزی نبود جز نورهای رنگارنگ که در چشمم تابیده می شد و آنقدر شدید بود که چیزی غیر از آن نمی دیدم.برای دیدن نور باید از جای خود بلند شوید و بروید تا روبروی پروژکتور و پشت به تصاویر باشید. اگر نور شدید باشد و پرده هم وسیع، کسی شما را از آن پایین نخواهد دید. حالا شما در نور محو شده اید.
سقوط پرده:
حالا فهمیدیم که ما و دنیای ما فقط تصویری بر روی پرده است. این تصویر تجلی خداست و از او جدا نیست بلکه وابسته به اوست. حالا فرض کنید که پشت این پرده سینما هیچ چیزی تا بینهایت نیست و ناگهان پرده سقوط کند. آنگاه این تصویر تا بینهایت خواهد رفت و تمام نیستی را خواهد گرفت. بقول شمس تبریزی :«تو عالم بیکرانی».
تراژدی:
شاید با خودتان بگویید که چرا جهان آکنده از غم و درد است؟ اما شما به تماشای فیلمهای تراژدی هم نشسته اید. بله این اختیار بازیگران است که چه نقشی را ایفا کنند اما این چیزی از اعجاز و خلق اثر هنری نمی کاهد. او خالق زیباییست و هرچه هست زیباست.
تمام چیزی که در این مطلب بیان شد، خلاصه ای از مبحث وحدت وجود بود. می دانم که شما تعاریف زیباتری نیز دارید که بیان آن کمک به تکمیل این گفتار می کند.