این داستان آقازاده ای است که جوجه ها را زنده به گور کرد و شما از او حمایت کردید! بابت درج این تصاویر ناراحت کننده معذرت میخواهم اما پس از تحقیق در مورد موضوع، به برخی زوایای پنهان مسئله پی بردم که با آن شما را به بازی گرفته اند. اینها را شاید هیچکس نداند پس تا انتها بخوانید.

خروس:
شما احتمالا در هفته چند وعده مرغ می‌خورید اما تاحالا فکر کرده اید که خروسها چه می شوند؟ خروسها تخم نمی گذارند و بدلیل سفت بودن گوشتشان خریدار ندارند. سرنوشت نیمی از جوجه هایی که از تخم خارج می شود همین است! خروسها زنده به گور شده و یا بدلیل هزینه ی بالای ذبح، زنده‌زنده چرخ شده و پودر می شوند تا خوراک پروتئینی همان مرغها باشند! تازه اگر خوش‌شانس باشند، رنگ می شوند و شما آنها را می خرید. تاحالا از خودتان نپرسیده اید که چرا اگر بر فرض محال، این جوجه های رنگی بزرگ شوند خروس هستند؟ این اتفاق تازه ای نیست و مرغداری صنعتی که روح انسانی ندارد همین است اما شما دیر مطلع شده اید!

تاریخ‌نگار:
جالب نیست که شخصی در ابتدای کلیپ می گوید: «امروز ۳۱ فروردین ۹۹ است و ما داریم جوجه ها را دفن می کنیم»؟ چرا تا حالا گزارش نمی دادند؟ باخبر شدم که تنها واردکننده انحصاری خوراک طیور که از آقازاده ها هست، بخاطر پولشویی و دلارهایی که با نرخ دولتی گرفته بوده تحت نظر مراجع است! وقتی که او خوراک دام را نیاورد، مرغداران هم حق واردات ندارند و اگر جوجه را بدون تامین غذایش بخرند، باید جنازه ی آنرا دفن کنند. ای مردم بیچاره ی من شما همگی بازیچه ی یک آقازاده ی پرنفوذ شده اید و همه ی این ویدیوها ساخته شده تا او آزاد شود! بله این قدرت تبلیغات است و تولید محتوای تبلیغاتی!

اخلاق:
بله من هم مثل شما معتقدم که این رفتار با یک جاندار، اخلاقی نیست. ای عزیزان حالا شما واقعیت را می دانید و بیایید بازیچه نباشید. اینهمه صدا و تبلیغات به راه انداخته اید که از چه حمایت کنید؟ از یک رانت‌خوار تا با فشار افکار عمومی بازهم چپاول کند؟ شاید هم نگران جوجه خروسهایید که راهکاری برایش ندارید. لطفا اطلاع‌رسانی کنید تا اینها را همه بدانند. این وظیفه خط سوم بود که بگوید. آیا شما وظیفه ای ندارید؟