سخن بزرگان شمس تبریزی :: خط سوم | شمس تبریزی

خط سوم | شمس تبریزی

ادبی، الهیاتی، عرفانی، فلسفی، هنری، اجتماعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سخن بزرگان شمس تبریزی» ثبت شده است

خط سوم
جوهر عشق قدیم است - حضرت شمس تبریزی ( خط سوم )

جوهر عشق قدیم است - حضرت شمس تبریزی ( خط سوم )

چند شب پیش، استادی در مورد تضاد فلسفه و عرفان می گفت. همان شب با گفتاری از شمس تبریزی مواجه شدم که گفت: جوهر عشق قدیم است! در این گفتار از عارف، زیرمایه ی بسیار عمیقی از فلسفه مخفی شده است!

:قدیم و حادث:
در علم فلسفه، به ماهیتی که همیشه وجود داشته است قدیم گفته می شود. همچنین هر ماهیتی که بعداً به وجود آید را حادث می گویند. مشخص است که با این تعریف، در فلسفه ی خدامحورانه فقط می توان خدا را قدیم دانست و همه چیز از او حادث است. این همان تعریفی است که بعدها در گفتار ابن سینا با واجب الوجود (یعنی چیزی که وجود همه چیز به او وابسته است) و ممکن الوجود (یعنی هر چیزی که وجودش به وجود دیگری وابسته باشد) تجلی می یابد. اما بقول سنائی: عقل در کار عشق نابیناست، عاقلی کار بوعلی سیناست!.

جوهر عشق قدیم است:
به بیان شمس تبریزی، ذات خدا را باید عشق دانست زیرا صفات و افعال خدا حادث از ذات او هستند. جالب است که در انجیل یوحنا می بینیم که گفته شده:« God is love » و چه تعریفی واضح تر از این؟ بله خدا عشق است! برای همین است که عارف در مرحله‌ی پایانی یعنی فنا در خدا به مفهوم عشق الهی می رسد زیرا در این مرحله، عارف مانند قطره ای که در دریا چکیده باشد، جزئی از کل خواهد بود.

عارف و فیلسوف:
به راستی که درک عارف بسیار ژرف تر از فیلسوف یا عالِم است و این مسئله را در گفتار زیر از شمس تبریزی نیز می توان دید:

حکمت بر سه گونه است
حکمت گفتار
حکمت رفتار
حکمت دیدار
حکمت گفتار را عالمان راست
حکمت رفتار را عابدان
حکمت دیدار را عارفان!

بله آنچه که عالِم یا فیلسوف می گوید را عارف شخصا می بیند! همانطور که در موضوع این پست دیدید، عارف از فلسفه نیز بعنوان یک ابزار بهره می برد اما در قید آن نمی ماند:

عرصه سخن بس تنگ است.
عرصه معنی بس فراخ است.
از سخن پیشتر آ.
تا فراخی بینی، و عرصه بینی…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم
خط سوم
اعتقاد و عشق دلیر کند و همه ترسها را ببرد - حضرت شمس تبریزی

اعتقاد و عشق دلیر کند و همه ترسها را ببرد - حضرت شمس تبریزی

قبلا بصورت پراکنده به این موضوع اشاره شده بود اما اینجا لازم است آنرا بصورت تفصیلی بررسی کنیم .بقول شمس تبریزی: «اعتقاد و ع‌ش‌ق دلیر کُند و همه دردها ببرد».

دلاور:
به راستی چه چیزی باعث می شود که انسان در بدترین شرایط دوام آورد؟ آیا نقطه اشتراک بین یک داعشی، جنگجوی صلیبی، سرباز کمونیست، رزمنده ایرانی، افسر اسرائیلی و… را می دانید؟ بله همه ی ایشان صرفنظر از صحیح بودن ایدئولوژی‌شان، به چیزی معتقدند که برای آن جان می دهند و همین اعتقاد [درست یا غلط] از یک انسان عادی دلاور می سازد.

دردها را ببرد:
شاید با خودتان بگویید: «فلان اعتقاد غلط است» اما به راستی تو چکاره ای که در مورد اعتقاد کسی نظر می دهی؟داستان موسی و شبان را فراموش کردی؟ و آیا عیسی نبود که به شفا یافتگان می گفت: «ایمانت تورا شفا داد»؟ آیا عیسی فقط کسانی که با او هم‌ایمان و هم‌عقیده بودند را شفا می داد؟ آری به هرچه که میخواهید معتقد باشید تا اعجاز را ببینید!

ع‌ش‌ق:
بله ع‌ش‌ق و اعتقاد دو بازوی مرد خداست و پرواز با وجود هردو ممکن است. هر کسی که به چیزی معتقد باشد، ع‌ش‌ق را در او متجلی خواهد دید؛ مثلا یک معتقد به کمونیسم، به آرمان خود عشق می ورزد و یا یک شخص معتقد به علایق انسانی، عشق را در معشوقه خود خواهد یافت اما از عشق تا ع‌ش‌ق یک دنیا فاصله است که گفتن از آن نیز لیاقت می خواهد. شاید اعتقاد برای کسی زمینه تصفیه دل و حضور ع‌ش‌ق باشد و ع‌ش‌ق نیز نقطه تعالی اعتقاد؛ اما در هر دو حالت، نمی توان یکی را از دیگری مبری دانست.

اعتقاد:
چند روز پیش اتفاق جالبی رخ داد. رئیس جمهور آمریکا دستور داد تا یک روز را به دعا تخصیص دهند، حال آنکه اگر همین اتفاق در ایران بود، عده ای اعتقاد مردم را تضعیف و تمسخر می کردند. به نظر من، کثیف ترین موجودات تاریخ کسانی هستند که برای مطامع شخصی خویش، ایمان [چه درست و چه غلط] کسی را تخریب می کنند. اصلا مگر معیار تشخیص تویی؟ ای انسان دشمنان خود و خدایت را بشناس! و وای بر کسی که اعتقادی را سست کرد!

اختلاف:
شاید برایتان سوال شده باشد که کسی با اعتقادی که شما آنرا غلط می دانید، چگونه است که شفا می گیرد؟ مگر از راه غلط هم می شود؟ مگر می شود که در یک بتکده شفا یافت؟ هیهات که با این تفکرات، چقدر خدایت را بجای آنکه جلال دهی، حقیر می شماری. خدایی که من می شناسم آنقدر مهربان است که اگر کسی به سمت او حرکت کند، خودش برایش مسیر ساخته و دستش را می گیرد؛ و آیا فراموش کرده ای که بقول شیخ بهایی: «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خط سوم